پیروزه فام. (فرهنگ فارسی معین). به رنگ فیروزه. فیروزه رنگ: سحرگه که طاوس مشرق خرام برون زد سر از طاق فیروزه فام... نظامی. سلام علی آل یاسین بخواند به زرین زبان چرخ فیروزه فام. سوزنی
پیروزه فام. (فرهنگ فارسی معین). به رنگ فیروزه. فیروزه رنگ: سحرگه که طاوس مشرق خرام برون زد سر از طاق فیروزه فام... نظامی. سلام علی آل یاسین بخواند به زرین زبان چرخ فیروزه فام. سوزنی
هر جا که فرش آن از پیروزه باشد، هر جا که از پارچه یا فرش یا رخام پیروزه ای و مانند آن فرش شده باشد: چون گل از این پایۀ فیروزه فرش دست به دست آمده تا ساق عرش. نظامی
هر جا که فرش آن از پیروزه باشد، هر جا که از پارچه یا فرش یا رخام پیروزه ای و مانند آن فرش شده باشد: چون گل از این پایۀ فیروزه فرش دست به دست آمده تا ساق عرش. نظامی
یکی از انواع رنگ آبی، و آن آبی روشن است که با کمی سبز مخلوط شده باشد. (فرهنگ فارسی معین) : تو درون چارطاق خیمۀ فیروزه ای طبع رابی چارمیخ غم نخواهی یافتن. خاقانی
یکی از انواع رنگ آبی، و آن آبی روشن است که با کمی سبز مخلوط شده باشد. (فرهنگ فارسی معین) : تو درون چارطاق خیمۀ فیروزه ای طبع رابی چارمیخ غم نخواهی یافتن. خاقانی